«۷ روایت خصوصی» از زندگی سید موسی صدر به چاپ دهم رسید
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۵۸۲۳۷
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «۷ روایت خصوصی» از زندگی سید موسی صدر مجموعه گفتوگویی با نزدیکان امام موسی صدر است که به قلم حبیبه جعفریان روایت شده است به چاپ دهم رسید.
پری خانم (همسر امام)، صدری (صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام)، حورا (دختر ارشد امام)، علی صدر (برادر امام)، خواهرها (طاهره، فاطمه، ربابه و زهرا صدر)، خواهر هشتم (فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده امام) و ام غیاث (دوست خانوادگی) عناوین ۷ روایت این کتاب است که هر کدام از نگاه خود امام موسی صدر را توصیف کرده و بخشی از خاطرات خود را گفتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخشهایی از گفتوگوی نویسنده با آیتالله موسوی اردبیلی از دوستان و همدرسان امام موسی صدر نیز به عنوان مقدمه کتاب استفاده شده است.
آیتالله موسوی اردبیلی درباره ویژگیهای امام موسی صدر میگوید: «از امتیازات آقا موسی یکی هم این بود که خیلی خوشبرخورد بود. با غیر طلبه همانطور برخورد میکرد که با طلبه. در حالی که آن زمان بسیاری از روحانیها اصلاً غیر روحانی را قبول نداشتند. تنها معممین را جزو علما میدانستند. استاد دانشگاه را تحویل نمیگرفتند. در همان زمان تعداد رفقای غیر طلبهٔ آقا موسی بیش از رفقای طلبهاش بود. با دانشجوها، استادهای دانشگاه، شاعرها و نویسندهها بسیار رفیق بود. غیر از او هرکس بود و این کارها را میکرد، متهم میشد. لعن و طعن میشد.»
بخشهایی از روایتها
روایت پری خانم، همسر: «پری توی خانه بیشتر همان غذاهای ایرانی را میپخت. آقا موسی میگفت آن کم دردسرهایش را بپز. آنهایی که زود آماده میشوند و لازم نیست برای پختنش ۵ ساعت توی آشپزخانه ماند.
ماه رمضانها پیالههای فرنی ۳۰ تا ۴۰ تا سرتاسر روی میزی که توی آشپزخانه حازمیه داشتند، ردیف میشدند. فرنی زود آماده میشد و آقا موسی هم عاشقش بود. اگر همه سال به او فرنی میدادی، حرفی نداشت. حتی در نامههایی که آن اول ازدواجشان از نجف میداد هم ذکر فرنی بود …»
روایت صدری، فرزند ارشد: «به هم پریدنهای ما منظره عادی و هر روزه خانه بود که تو هیچ وقت به خاطرش تنبیهم نکردی، ولی اولین دفعهای که حورا را زدم، ۲۴ ساعت با من حرف نزدی، سر زنها غیرتی بودی، کسی نباید بهشان زور میگفت. وقتی من، حورا و حمید فرانسه بودیم، قدغن کرده بودی او ظرف بشورد یا جارو کند….»
روایت حورا، دختر ارشد: «وقتی تازه رفته بودم فرانسه و قرار بود تو بیایی، یادت هست چه کار عجیبی کردی؟ از من خواستی بیایم فرودگاه شارل دوگل دنبالت. من یک سال هم نشده بود که رفته بودم آنجا و فقط ۱۵ سالم بود. این درخواست غیرعادی را چنان به شکل عادی و بدیهی به زبان میآورد که خودت هم قوت قلب میگرفتی و دچار این سوءتفاهم میشدی که اصلاً چیز غریبی نیست. فکر کردم الان خودت هم چون دل نگران این هستی که من تنها بلند شوم بیایم فرودگاه، سفارشهایی میکنی یا اظهار دلواپسیهایی، اما لحنت و کلماتت چنان عادی بود که من هم ترسم را به روی خودم نیاوردم. مسیرهای مترو را پیدا کردم راه دور بود خیلی پرس و جو کردم و خودم را به فرودگاه رساندم و مزه این ماجراجویی و حس توانایی که بهم داد هنوز زیر دندانم هست.»
روایت ملیحه، کوچکترین فرزند: «روزی که بابا دیگر نیامد، من تازه ۷ ساله شده بودم. تنها تصویرهایی که از او دارم، مردی است که مرا روی پایش گذاشته و غذا توی دهانم میگذارد. و تصویر خودم یادم هست که دارم راه میروم و بابا صورتش را پشتش قایم میکند و من گریه میکنم، چون فکر میکنم بابا گم شده. این تنها چیزهایی است که خودم از بابا یادم هست. بقیه قصههایی است که درباره او میشنوم و برق چشمهای مردم، وقتی مرا میشناسند …»
چاپ دهم کتاب «۷ روایت خصوصی» به همت انتشارات مؤسسه امام موسی صدر و با همکاری انتشارات سپیده باوران به قیمت ۹۸ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: کتاب ۷ روایت خصوصی امام موسی صدر مؤسسه امام موسی صدر امام موسی صدر آقا موسی ۷ روایت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۵۸۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، درگیری بیش از اندازه همه انسانها به فضای مجازی و کمرنگ شدن ارتباطات میان فردی در جوامع مختلف از آن دست مسائلی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. از طرفی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان نیز از این شرایط استفاده کرده و سوژه اصلی آثار هنری و ادبیشان را به مواجهه با این فضای جدید اختصاص دادهاند.
در سینما و ادبیات کشورمان نیز هستند هنرمندانی که به این مسئله توجه نشان دادند و آثاری را مرتبط با این فضا تولید کردهاند. یکی از جدیدترین آثار این ژانر در زمینه داستاننویسی کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» است، اثری در ژانر اجتماعی و مفهومی که ۱۰۶ صفحه دارد و انتشارات سیب کال در خوزستان آن را منتشر کرده است.
این کتاب را مصطفی عظیمیفر به رشته تحریر درآورده است و داستان کلی آن در رابطه با یک نویسنده است که تصمیم میگیرد یک روز کامل از زندگی را بصورت تحلیلی و نگاه عمیق به محیط پیرامون و جامعه سپری کند. او از ابتدای صبح تا اواخر شب به این سبک از زندگی ادامه میدهد. عظیمی فر در این کتاب توانسته از دل کارهای روزمره زندگی مفهومات و پیامهای مفیدی را بیرون بکشد. به بهانه انتشار این کتاب گفتوگویی با نویسنده آن ترتیب دادهایم.
عظیمیفر در رابطه با ایده اصلی که باعث نگارش کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» شد، گفت: با توجه به فراگیر شدن دنیای مجازی و پیشرفت تکنولوژی احساس کردم آدمها کمتر از گذشته ( قبل از همهگیر شدن فضای مجازی) رای به با خود بودن و دوستی عمیق با خود میدهند. از این رو تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که بتواند مخاطب را دعوت به با خود بودن و وقت گذاشتن بیشتر برای خود درونی دعوت کند.
وی در مورد چالشهای مربوط به نوشتن کتابی با این ایده خاص هم عنوان کرد: در طول یک سالی که برای نوشتن این کتاب وقت گذاشتم با توجه به سبک کتاب مجبور بودم ارتباط عمیقتری با خود برقرار کنم. از این رو مجبور بودم بیشتر در محیط پیرامون شنونده باشم. فرقی هم نمیکرد این شنیدن شامل شنیدن صحبتهای آدمها باشد یا حتی گوش دادن به صدای یک رودخانه، به هر حال برای بهتر شدن کار باید هر چه بیشتر شنونده باشم. این سبک زندگی در طول یک سال برای من سختیهای زیادی داشت اما خب نتیجه کار باعث شده تا خستگی از تن من تا حدودی خارج شود.
نویسنده این کتاب با اشاره به جزئیات این اثر درخصوص سختترین بخش نوشتن کتابش هم اظهار کرد: با توجه به اینکه کتاب در قالب یک داستان بلند یک پارچه طراحی شده، فکر میکنم مرتبط ساختن مفاهیم و موضوعات مختلف در قالب یک خط داستانی مستقیم سختترین کار هنگام نوشتن کتاب بوده است.
عظیمیفر در پایان سخنانش در خصوص حسی که کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در مخاطب ایجاد میکند نیز گفت: فکر میکنم مخاطب پس از مطالعه کتاب به این موضوع فکر کند که چقدر در انجام کارهای معمول روزمره فلسفه و مفهوم نهفته است و شاید خود نیز تا حدودی به این سبک از زندگی روی بیاورد و برای او جذاب باشد.
در بخشهایی از این کتاب آمده است:
آنقدر غرق فکر کردن هستم که متوجه نمیشوم چه زمانی کنار اجاق گاز رسیدهام. آرام آن را خاموش میکنم و دوباره راهی نانوایی میشوم. در کودکی مسیر خانه تا نانوایی بسیار دور بود. اما در جوانی و میانسالی نزدیک است. ولی در دوران پیری دوباره دور خواهد شد.
این یعنی قبل از پیر شدن باید مسیرهای طولانیتری را طی کنم تا به مقصدهای تازهتر و زیباتری برسم. زیرا اگر چنین نکنم و به مسیرهای نزدیک اکتفا کنم، روزی همین مسیرها بر من چیره خواهند شد و طی کردنشان آرزویی غیر ممکن میشود.
بعد از چند دقیقه پیادهروی به نانوایی که مشتری همیشگی آن هستم میرسم. ولی در کمال تعجب با کرکرهای تا انتها پایین آمده مواجه میشوم! یعنی چه اتفاقی میتواند افتاده باشد؟ نکند امروز روز تعطیل نانوا است و من بیخبر هستم؟ صبر کنید صبر کنید یک پیرمرد در حال آمدن است...
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در قطع رقعی و با کاغذ بالک (نخودی رنگ) از طرف انتشارات سیب کال منتشر شده است. بهای کتاب نیز 250 هزار تومان است.
انتهای پیام/